اگر منحنی پاسخ جنسی را رسم کنیم در این منحنی مرد در حالی که به اوج لذت جنسی نزدیک میشود در زن برانگیختگی جنسی در نیمه و حتی کمتر از نیمه راه قرار دارد، ازسوی دیگر برانگیختگی مرد پس از ارضاء بلافاصله فروکش می کند و به پایان میرسد اما در زن برانگیختگی بسیار کند و آرام فروکش میکند.
این حالت متفاوت در زن و شوهر را میتوان به دو دیگ خالی و پر تشبیه کرد، یعنی مرد دیگی لبریز است که میخواهد هر چه سریعتر خالی شود و در مقابل زن دیگی خالی است که میخواهد پر شود.بنابراین مهمترین نکته در این میان فرصت دادن مرد به زن است تا از تحریکات پر شود و اگر چنین نشود زن هرگز از رابطهاش احساس رضایت نمی کند و ناکام میماند و مرد هم ارضا عمیق و کاملی را احساس نمیکند و بنابراین به دفعات بیشتری خواهان روابط زناشویی است و زمانی که زن زیربار این رابطه به دلیل عدم تحریکات کافی و زمان لازم برای تحریک شدن نمی رود مرد شکایت می کند که همسرش به او توجهی نمیکند در صورتی که اگر یک رابطه به خوبی انجام شود کیفیت خوب باعث میشود کمیت را تحت الشعاع قرار دهد و با داشتن یک رابطه زناشویی خوب نیاز به زناشویی مکرر کم میشود
ما در مثالی مرد را به خورشید و زن را به ماه تشبیه میکنیم یعنی مردان در پاسخ و برانگیختگی جنسی کمتر دچار نوسان هستند و به طور نسبی همیشه برای برقراری رابطه زناشویی آمادگی دارند اما در زنان همانطور که نمیتوان ماه را همیشه به صورت قرص کامل دید زنان نیز چنین هستند یعنی خانم ها در میل جنسی و پاسخ دهی به تحریکات جنسی همسر نوساناتی دارند و این نوسان در طول ماه و حتی در دورههای مختلف زندگی بارداری ،شیردهی ،..... وجود دارد.
از دیگر تفاوت های جنسی موجود در بین زن و مرد این است که مرد اگر برای برقراری رابطه زناشویی با همسر خود تمایلی نداشته باشد هرگز نمیتواند نقش بازی کند چرا که در صورت بیمیلی قادر به نزدیکی یا انزال نیست .اما زن به راحتی میتواند نقش بازی کند و به دلیل وجود همین تفاوت میتوان به یک اصل مهم اشاره کرد که در اکثر مواقع مرد باید برای برقراری رابطه زناشویی با همسرش پیشقدم شود چرا که اگر مرد برای نزدیکی تمایلی نداشته باشد این رابطه ناکام میماند اما زمانی که مرد برای نزدیکی پیشقدم میشود زن می تواند نقش تحریک کننده را برای همسرش ایفا کند.
از دیگر تفاوت های جنسی زن و مرد این است که بعد از بلوغ در مردان و زنان سائقه جنسی ایجاد می شود اما در زنان، برخی آن را احساس نمی کنند و فقط زمانی احساس نیاز می کنند که برانگیخته شوند، ازاینرو پیشقدم نشدن زن برای رابطه زناشویی با همسر نباید به عنوان بیمیلی یا سرد مزاجی وی از سوی شوهرش تلقی شود.
زمانی که مرد بخواهد میزان عشق و علاقه همسر خود را بسنجد یکی از شاخصههایش داشتن رابطه جنسی خوب است و در واقع میتوان گفت پیش نیاز عشق برای مرد رابطه زناشویی خوب است و در مقابل زن دوست دارد همسرش عشق و علاقه خود را به صورت کلامی و رفتاری ابراز کند و ایجاد فضاهای عاشقانه و روابط عاطفی و صمیمی و متعهدانه نشان دهنده عشق همسر است و در واقع پیش نیاز رابطه زناشویی برای زن عشق است.
زمانی که زن و شوهر از این تفاوت جنسی خود آگاه نباشند تفاوت نگرش پیدا می کنند و میان آنها فاصله میافتد و مرد احساس میکند که همسرش سرد مزاج است و زن در مقابل احساس میکند که شوهرش به او فقط به چشم ابزار و وسیلهای برای رسیدن به هدف نگاه میکند و اینجاست که نه زن عشق شوهرش را احساس می کند و نه مرد از یک رابطه زناشویی خوب با همسرش بهرهمند میشود.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت